شب گردی...
یکی از وسایل مورد علاقه من برای بازی این وسیله است که روش بشینم و با سرعت زیادی حرکت کنم. یکی شبیه این وسیله بازی را توی مهدکودکمان داریم.اما من اینقدر با هیجان و با سرعت زیاد حرکت میکنم که اعظم جون اجازه نمیده تنهایی بازی کنم و حتما باید وقت داشته باشه و کنارم بشینه. یک شب بابا برخلاف همیشه زود به خونه اومد،و مامانم خیلی سریع منو آماده کرد و دوباره از خونه خارج شدیم. رستورانی که برای شام خوردن رفتیم یک محوطه بازی برای بچه ها داشت و صد البته وسیله بازی مورد علاقه من را نیز داشت. واینگونه بود که مامان و بابا توانستند مدت زمانی کوتاه... نفس راحتی بکشند... اما خوب وقت شام این استراحت...
نویسنده :
راضیه
8:48